ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ
ﮔﺎﻫﯽ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ...
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ......
ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﻣﺎﻣﻦ
ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ.............
ﮔﺎﻫﯽ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ...
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ......
ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﻣﺎﻣﻦ
ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ.............
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
نظرات شما عزیزان:
قشنگ بود فرزانه جان.gif)
پاسخ:ممنون داداش
.gif)
پاسخ:ممنون داداش
*** 

ساعت22:19---25 دی 1392
یادت هست مادر؟
قاشق را هواپیما میکردی تا یک لقمه بیشتر بخورم
میگفتی بخور تا بزرگ بشی،آقا شیره بشی،خانم طلا بشی
مادر، بزرگ شدم وامروز چیزهایی را هم که دوست ندارم قورت می دهم
حتی بغض های نترکیده ام را...
قاشق را هواپیما میکردی تا یک لقمه بیشتر بخورم
میگفتی بخور تا بزرگ بشی،آقا شیره بشی،خانم طلا بشی
مادر، بزرگ شدم وامروز چیزهایی را هم که دوست ندارم قورت می دهم
حتی بغض های نترکیده ام را...
[ چهار شنبه 25 دی 1392 2 نظر
]
] [ 22:6 ] [ فرزانه ]
[