دیــــوار اتاقــــــم پــــر از عکسهـــــای دو نفـــــــره ایست…
که قـــــــرار است بعـــــــــدا بیندازیم … !
همان بعـــــــدا که نیســــــت شد در تقویــــــم بودنمــــــان

گــــفته باشــــم !.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛
تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد !
سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی … !

ما بهم نمی رسیم...

اما...

بهترین غریبه ات میمانم که تورا همیشه دوست خواهم داشت...

خدا را چه دیدی؟...

شاید یک روز درد هم قیمت پیدا کرد و...

ما ثروتمند شدیم...

ا

هیچ شکی نیست که ماهرترین دزددنیا منم...

نمیدانی چقدردزدکی تورادیدم ونفهمیدی...

 به انتهای بودنم رسیده ام...

اما

اشک نمیریزم...

پنهان شده ام پشت لبخندی که دردمیکند...

صدای دهل که هیچ...

صوراسرافیل هم بیدارش نمیکند...

بخت به خواب رفته مرا...

سکوت وصبوری ام را به حساب ضعف وبی کسی ام نگذار...

دلم...

به چیزهایی پایبند است...

که تو یادت نمی آید!!!

صدای زندگی را میشنوم...

همه جا فرا میخواند مارا...

تورابرای آغوش کشیدن معشوقت...

مرا برای آغوش کشیدن زانوی غم...

خدایا...

التماست می کنم...

همه دنیایت ارزانی دیگران...

ولی آنکه دنیای من است سهم دیگری نباشد...

این سکوت سنگین تو سربهسرم میگذارد...

ادامه اش بدهی عاشق ترمیشوم...

نمیــدانــم کــه دردم چیســت؛

امــا خــوب میــدانــم

کــه بیــن صخــره هــای قلــب تــو،

سنــگ صبــوری نیســت . . .

اشک ها قطـره نیستنـد !
بلکه کلمـاتى هستنـد که مى افتنـد ....
فقط بخاطـر اینکه :
پیـدا نـمیکنند کسى را
که معنــى این کلمـات را بــفهمـد ... !!!

این روزها "بی" در دنیای من غوغا میکند... بی کسٍ،بیمار،بیزار،بیچاره،بیتاب،بی یار،بی دل، بی ریخت،بیصدا

،بی جان،بی نوا،بی حس،بی عقل،بی خبر،بی نشان،بی بال،بی وفا،بی کلام،بی جواب،بی شمار،بی

نفس،بی هوا،بی خود،بی داد،بی روح، بی هدف،بی هم زبان، بی تو... بی تو... بی تو...